روزمرگی و غرغر و غیبت و شعر و بریدههای کتاب...
«ذهن بینهایت است و رنجهای آن - وقتی اتفاق میافتند - میتواند به همان اندازه بینهایت باشد.»
دلایلی برای زنده ماندن #مت_هیگ
پسر امروز امتحان نداره و یکم بیشتر خوابید
تا ۸
منم از ۶ که همسر رفت یه موزیک بیکلام با صدای خیلیکم پلی کردم و مشغول سرخکردن بادمجونام شدم.
خورش بادمجونم گذاشتم برای ناهار و صبحانه پسر رو دادم گفتم بیام یه سر بزنم ببینم شماها چه میکنید تا بعد برم سروقت تمیزکردن خونه.
رعد و برق میزنه کاش بارون بیاد..
هستی جون، فرفری قشنگم تولدت مبارک
بهترینها رو آرزو میکنم برات شاد و سلامت باشی🌹🥳🥳🎂🎂❤️🥰😘
شرمنده یه روز تآخیر دارم😅🫂
@hasticurly.bsky.social
خفته بوديم و شعاع آفتاب
بر سراپامان به نرمی میخزيد
روی کاشیهای ايوان دست نور
سايههامان را شتابان میکشيد
#فروغ_فرخزاد
سلام صبح بخیر
من غقط از بابت امکانات پزشکی و تکنولوژی خوشحالم اون زمان فکر میکنم شاید حوصلم سر میرفت
و عشقِ تو به من آموخت ؛
غمِ غُربت ،
دو چندان میشود شب ها ...!
#نزار_قبانی
شبتون بخیر✨🌜
پ.ن. از فردا دیگه روزنگار و مناسبت نمینویسم پایان کار کلندر رو از همین تریبون اعلام میکنم 😅
شاید بعضی وقتها یه چیزی که نظرمو خیلی جلب کنه فقط بذارم براتون
شب خوبی داشته باشید 🌹
این است شاه ما و ذوق و سلیقه و تفنن و عيش او و اینها هستند رجال ما و این است مملکت ما.
خداوند اصلاح کند.
یادداشتهای روزانهی محمد علی فروغی
تفریحات ملوکانه🙄
این روزها در حضور اعلیحضرت مظفرالدین شاه یک نفر را استیکان به معقدش کردهاند؛ تمام فرو رفته و نتوانستهاند بیرون آورند.
دکتر ادکاک را آوردهاند که درآورد.
در ضمن کار شکسته است و چندی پیش نیز فخرالملک را تخم مرغ به معقدش کردهاند، بعد به حضور رفته تخم کرده است.
تفریحات ملوکانه🙄
این روزها در حضور اعلیحضرت مظفرالدین شاه یک نفر را استیکان به معقدش کردهاند؛ تمام فرو رفته و نتوانستهاند بیرون آورند.
دکتر ادکاک را آوردهاند که درآورد.
در ضمن کار شکسته است و چندی پیش نیز فخرالملک را تخم مرغ به معقدش کردهاند، بعد به حضور رفته تخم کرده است.
Listen to Nancy Sinatra - Two Shots Of Happy, One Shot Of Sad by History of Thought on #SoundCloud
soundcloud.com/history-of-t...
Listen to Nancy Sinatra - Two Shots Of Happy, One Shot Of Sad by History of Thought #np on #SoundCloud
soundcloud.com
همنشینی همراهتر از تنهایی نیافتم،
قابل معاشرت و شایستهی رفاقت ...
هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند #دانیل_مارتین_کلاین